معماری فولدینگ یکی از سبک های مطرح در دهه ی پا یانی قرن گذشته بود. فلسفه ی فولدینگ برای نخستین بار توسط فیلسوف و معمار فقید فرانسوی ، دلوز مطرح شد.
فلسفه ی دلوز ، یک فلسفه افلاطون ستیز و دکارت ستیز است. به عبارت دیگر می توان بیان نمود که فو لدینگ یک طرح ضد دکارتی است.
معماری فولدینگ به دنبال تعداد است و می خواهد سلسله مراتب را از بین ببرد. این فلسفه در پی از بین بردن دوگانگی هاست.فولد یعنی چین و لایه یعنی لایه های هزار تو، یعنی هر لایه در کنار لایه ی دیگر ، همه چیز در کنار هم است، هیچ اندیشه ی بر دیگری ارجحیت ندارد ، تفسیری بالاتر از دیگری نیست، همه چیز افقی است.به عبارت دیگر فولدینگ می خواهد منطق دو ارزشی را دیکانستراکت کند و کثرت و تباین را جایگزین آن کند.فولدینگ هم مانند دیکانستراکشن در پی از بین بردن مبنا های فکری تمدن غرب و با لاخص منطق و ریاضی گو نه ی مدرن است.
فولدینگ ،عمود گرایی ، طبقه بندی و سلسله مراتب را مردود می داند. و به جای آن افقی گرایی را مطرح میکند. از نظر فولدینگ همه چیز همسطح است
بحث فولدینگ در معماری از اوایل دهه ی 1990 مطرح شد و به تدریج اکثر معماران نامدار سبک دیکانستراکشن مانند پیتر آیزنمن ،فرانگ گهری ،زاها حدید و حتی معمار مدرنیست فیلیپ جانسون به این سمت گرایش پیدا کردند.از دیگر معماران و نظریه پردازان سبک فولدینگ میتوان از بهرام شیردل ، جفری کیپنیز ، گرگ لین و چارلز جنکز نام برد.همانند دیکانستراکشن ، خاستگاه فلسفه ی فولدینگ در فرانسه و معماری فولدینگ در آمریکا بوده است.
این معماران در کارهای جدید خود پیچیدگی را با وحدت یا تقابل نشان نمی دهند بلکه به صورت نرم و انعطاف پذیر ،پیچیدگی ها و گوناگونی های مختلف را در هم می آمیزند.این کار باعث از بین بردن تفاوت ها نمی شود .باعث ایجاد یک پدیده ی همگون و یکپارچه نیز نمی گردد،بلکه این عوامل و نیروها به صورت نرم و انعطاف پذیر در هم می آمیزند.هویت و خصوصیت هر یک از این عوامل در نهایت حفظ می شود مانند لایه های درونی زمین که تحت فشارهای خارجی تغییر شکل می دهند ،در عین این که خصوصیات خود را حفظ می کنند.
نظریه ی دیکانستراکشن جهان را به عنوان زمینه هایی از تفاوت ها می دید و این تضادها را در معماری شکل می داد.این منطق تضاد گونه در حال نرم شدن است تا خصوصیات بافت شهری و فرهنگی را به گونه ای بهتر مورد استفاده قرار دهد.
معماری فولدینگ در مقیاس شهری در جایی بین زمینه گرایی و بیان گرایی قرار دارد. فرم های انعطاف پذیر نه به صورت کامل هندسی هستند و نه به شکل های دلبخواهی.در مقیاس شهر،این لایه های تا شده و انعطاف پذیر نه نسبت به بافت مجاور خود بی تفاوت اند و نه مطابق با آنند، بلکه از شرایط محیطی بهره می جویند و آن ها را در منطق پیچ خورده و منحنی خود جای می دهند.

گرگ لین در تعریف معماری فولدینگ می گوید:
((فولد ینگ یعنی تلفیق نمودن عوامل نا مربوط در یک مخلوط به هم پیوسته ))در این رابطه می توان لایه های رسوبی در کوه ها را مثال زد که از فشارهای درونی زمین روی یکدیگر خم شده و پیچ و تاب خورده اند. در عین اینکه هر لایه خصوصیات درونی خود را حفظ کرده است، ولی با لایه های مجاور خود در گیر شده و لایه
ها به صورت انعطاف پذیری در کنار یکدیگر انحنا پیدا کرده اند.

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!